{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
خدایا ! آنچنان زمین گیرم نکن که هنگام ظهور مولا توان برخاستن نداشته باشم … اللهم عجل لولیک الفرج
بر چهره پر ز نور مهدی صلوات بر جان و دل صبور مهدی صلوات تا امر فرج شود مهیا بفرست بهر فرج و ظهور مهدی صلوات
شاید آن روز که سهراب نوشت: “تا شقایق هست زندگی باید کرد” خبری از دل پر درد گل یاس نداشت باید اینگونه نوشت: هر گلی هم باشد، چه شقایق چه گل پیچک و یاس زندگی بی مهدی زندگی با غمهاست
شعبان بهانه ای است برای دوستی با خدا لحظه هایت سرشار از این دوستی باد
در انتظار دیدنت همه دلها بیقرارند ….. ای تک ستاره بهشت حسرت به دلمان نزار
سؤالی ساده دارم از حضورت من آیا زندهام وقت ظهورت؟ اگر تو آمدی، من رفته بودم اسیر سال و ماه و هفته بودم دعایم کن دوباره جان بگیرم بیایم در حضور تو بمیرم
خستگان عشق را ایام درمان خواهد آمد غم مخور آخر طبیب دردمندان خواهد آمد
خانه آرزوهایم کلبه ای است کوچک در دشت شقایقها که تو را کم دارد راستی کی می آیی ؟
پر از عطشم، مرا تو دریایی کن سرشار از احساس و تماشایی کن هر چند که ما بدیم و پیمان شکنیم ای خوب بیا دوباره آقایی کن
این عشق آتشین ز دلم پاک نمی شود مجنون به غیر خانه ی لیلا نمی شود بالای تخت یوسف کنعان نوشته اند هر یوسفی که یوسف زهرا نمی شود
غروب پنجشنبه بی قرارم شبیه جمعه ها چشم انتظارم فقط یک جمعه می آئی ولی من تمام جمعه ها را دوست دارم …
بــوی عـطــر یــار دارد جمـعه ها وعــــده دیـــدار دارد جمــعه ها جمــعـه هـا دل یاد دلبـر مـی کنـد نغمه یا ابـن الـحسن سـر مـی کنـ
این دیده نیست قابل دیدار روی تو چشمی دگر بده که تماشا کنم تو را تو در میان جمعی و من در تفکّرم کاندر کجا روم و پیدا کنم تو را
آقا بیا تا زندگی معنا بگیرد شاید دعای مادرت زهرا بگیرد آقا بیا تا با ظهور چشم هایت این چشم های ما کمی تقوا بگیرد
از ناکجای وجود بی مقدارم تا آستان بی کران کوی تو، در میان سیلاب اشک، پلی از نیاز می زدم پلی از انتظار از غیبت تا ظهور
قطعه ی گمشده ای از پر پرواز کم است یازده بار شمردیم و یکی باز کم است
خدایا ! آنچنان زمین گیرم نکن که هنگام ظهور مولا توان برخاستن نداشته باشم … اللهم عجل لولیک الفرج
بر چهره پر ز نور مهدی صلوات بر جان و دل صبور مهدی صلوات تا امر فرج شود مهیا بفرست بهر فرج و ظهور مهدی صلوات
شاید آن روز که سهراب نوشت: “تا شقایق هست زندگی باید کرد” خبری از دل پر درد گل یاس نداشت باید اینگونه نوشت: هر گلی هم باشد، چه شقایق چه گل پیچک و یاس زندگی بی مهدی زندگی با غمهاست
شعبان بهانه ای است برای دوستی با خدا لحظه هایت سرشار از این دوستی باد
در انتظار دیدنت همه دلها بیقرارند ….. ای تک ستاره بهشت حسرت به دلمان نزار
سؤالی ساده دارم از حضورت من آیا زندهام وقت ظهورت؟ اگر تو آمدی، من رفته بودم اسیر سال و ماه و هفته بودم دعایم کن دوباره جان بگیرم بیایم در حضور تو بمیرم
خستگان عشق را ایام درمان خواهد آمد غم مخور آخر طبیب دردمندان خواهد آمد
خانه آرزوهایم کلبه ای است کوچک در دشت شقایقها که تو را کم دارد راستی کی می آیی ؟
پر از عطشم، مرا تو دریایی کن سرشار از احساس و تماشایی کن هر چند که ما بدیم و پیمان شکنیم ای خوب بیا دوباره آقایی کن
این عشق آتشین ز دلم پاک نمی شود مجنون به غیر خانه ی لیلا نمی شود بالای تخت یوسف کنعان نوشته اند هر یوسفی که یوسف زهرا نمی شود
غروب پنجشنبه بی قرارم شبیه جمعه ها چشم انتظارم فقط یک جمعه می آئی ولی من تمام جمعه ها را دوست دارم …
بــوی عـطــر یــار دارد جمـعه ها وعــــده دیـــدار دارد جمــعه ها جمــعـه هـا دل یاد دلبـر مـی کنـد نغمه یا ابـن الـحسن سـر مـی کنـ
این دیده نیست قابل دیدار روی تو چشمی دگر بده که تماشا کنم تو را تو در میان جمعی و من در تفکّرم کاندر کجا روم و پیدا کنم تو را
آقا بیا تا زندگی معنا بگیرد شاید دعای مادرت زهرا بگیرد آقا بیا تا با ظهور چشم هایت این چشم های ما کمی تقوا بگیرد
از ناکجای وجود بی مقدارم تا آستان بی کران کوی تو، در میان سیلاب اشک، پلی از نیاز می زدم پلی از انتظار از غیبت تا ظهور
قطعه ی گمشده ای از پر پرواز کم است یازده بار شمردیم و یکی باز کم است
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}